English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7743 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation U پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaking U جرقه پوسته پوسته شدن
flaked U جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
flake U جرقه پوسته پوسته شدن
peels U پوست انداختن پوست
peel U پوست انداختن پوست
scloroderma U سفت شدگی پوست
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
desquamate U پوسته پوسته شدن
exfoliate U پوسته پوسته شدن
scab U پوسته پوسته شدن
scabrous U زبر پوسته پوسته
scabs U پوسته پوسته شدن
moults U پوست انداختن
peeling U پوست انداختن
shedding U پوست انداختن
peels U پوست انداختن
peel پوست انداختن
exuviate U پوست انداختن
slouch U پوست انداختن
molts U پوست انداختن
molted U پوست انداختن
molting U پوست انداختن
slouched U پوست انداختن
slouches U پوست انداختن
sheds U پوست انداختن
shed U پوست انداختن
desquamate U پوست انداختن
moulted U پوست انداختن
slouching U پوست انداختن
moult U پوست انداختن
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
exuviability U قوه پوست انداختن
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
bushing U پوسته
dish U پوسته
mantles U پوسته
cortex U پوسته
flaked U پوسته
layer U پوسته
layers U پوسته
cortices U پوسته
flaking U پوسته
wythe U پوسته
membrance U پوسته
film U پوسته
upper crust U پوسته
cod U پوسته
encrustations U پوسته
incrustment U پوسته
leprose U پوسته پوسته
dishes U پوسته
mantle U پوسته
patagium U پوسته
encrustation U پوسته
shells U پوسته
chaff U پوسته
filmed U پوسته
shelling U پوسته
skin U پوسته
crusts U پوسته
skinning U پوسته
sleeve U پوسته
sleeves U پوسته
testa U پوسته
crust U پوسته
cryosphere U یخ پوسته
single skinned U یک پوسته
earth crust U پوسته
skinned U پوسته
shuck U پوسته
scurf U پوسته
stator U پوسته
shelly U پوسته پوسته
putamen U پوسته
flake U پوسته
flaky U پوسته پوسته
incrustation U پوسته
case U پوسته
cases U پوسته
esquillage U پوسته
skins U پوسته
membranes U پوسته
sludge U پوسته یخ
membrane U پوسته
shell U پوسته
slough U پوسته خارجی
descaling U پوسته زدایی
skinned U پوسته ریخته گی
wing skin U پوسته بال
skins U پوسته ریخته گی
skin friction U مقاومت پوسته
oxide skin U پوسته اکسید
valence shell U پوسته والانس
outer shell U پوسته والانس
skin U پوسته ریخته گی
pods U پوسته محافظ
pellicle U پوسته نازک
scutum U پوسته استخوانی
crusts U پوسته زمین
bushes U پوسته داخلی
soft skin U پوسته نرم
bush U پوسته داخلی
crust U پوسته زمین
encrustation U پوسته بندی
pellicular U پوسته دار
sublevel U زیر پوسته
soft shelled U نرم پوسته
soft shell U نرم پوسته
rinded U پوسته دار
subsell U زیر پوسته
pod U پوسته محافظ
corrugated skin U پوسته موجدار
electron shell U پوسته الکترون
skinning U پوسته ریخته گی
rawhide U پوسته خام
damp proof membrane U پوسته نمبند
rawhides U پوسته خام
snail حلزون با پوسته
endocarp U پوسته هسته
energy shell U پوسته انرژی
cooling shell U پوسته سردکننده
erratic scab U پوسته جوش
curing membrane U پوسته نگهبان
cupola shell U پوسته کوپل
crusty U پوسته مانند
crankcase U پوسته موتور
electron sheath U پوسته الکترونی
earth's crust U پوسته زمین
encrustations U پوسته بندی
pelliculate U دارای پوسته
membran U پوسته دار
acetate film U پوسته استاتی
ion sheath U پوسته یونی
earth crust U پوسته زمین
graben U فرورفتگی در پوسته زمین
adapter sleeve U پوسته تطبیق دهنده
drum barrel U پوسته یا روکش استوانهای
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
tegmen U پوسته داخلی تخم
gear case U پوسته جعبه دنده
front axle housing U پوسته اکسل جلو
crust of the earth U پوسته یا قشر زمین
drop worm housing U پوسته حلزونی سقوطی
rear axle casing U پوسته محور عقب
furnace shell U قشر یا پوسته کوره
film evaporator U تبخیر کننده پوسته
encrustations U پوسته دار سازی
encrustation U پوسته دار سازی
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
encrust U بشکل پوسته در اوردن
half shell mold U قالب نیم پوسته
encrust U با پوسته یاقشری پوشاندن
loricate U دارای پوسته محافظ
soft shelled U دارای پوسته تردوشکننده
ectoclast U پوسته خارجی سلول
slug حلزون بدون پوسته
body fit sleeve U پوسته یا غلاف مناسب
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
interchangeable bearing shells U پوسته قابل تعویض یاطاقان
soft shell U دارای پوسته ترد وشکننده
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
epicarp U پوسته خارجی قسمت نرم میوه
spaced armor U دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
crankcase U محفظه کارتر پوسته میل لنگ
to crust [snow] U تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
proctodaeum U قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
splinter screen U پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
clinker U تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
crusts U پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
geotectonic U مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
buzzes U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzz U نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
Recent search history Forum search
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
2transmembrane
2transmembrane
1berin
1a bitch nigga dats ashit idont like
0دست را دورگردن کسی انداختن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com